درد های جسمانی با منشا روانی را چگونه بررسی کنیم ؟

بسیاری از افرادی که به معنویات اعتقاد دارند برای هر علتی یک معلول را در نظر می گیرند. اکثر روانشناس ها نیز معتقدند که ریشه ی بسیاری از درد ها، مشکلات روانی انسان است. دستیابی به علت درد های جسمانی با منشا روانی یکی از اهدافی می باشد که روانشناسان به دنبال کشف آن هستند.

ذهن و جسم با هم در ارتباطند و هر کدام دارای پیچیدگی های مخصوص به خود می باشند. در منابع متفاوت دلایل مختلفی برای مشکلات جسمی مطرح شده و هر منبعی از نقطه نظر خود این دلایل را توضیح داده است. مطالبی که در ادامه می خوانید از یکی از همین منابع استخراج شده و علت های روانی، درد در هر قسمت از بدن را برای ما شرح می دهد. تمام این دردها نشانه ای است که به شما بگوید از نظر روحی در چه شرایطی می باشید؟

موارد گفته شده در ادامه برای مشکلات مادر زادی مصداق ندارند.

17 تا از درد های جسمانی با منشا روانی

سر:

سردرد از رایج ترین درد هایی است که نشان دهنده بی توجهی فرد نسبت به خودش می باشد. هنگامی که دچار سردرد می شوید بهتر است از خودتان سوال کنید که کجا و به چه دلیل خود را نادیده گرفته اید؟ در چنین شرایطی سعی کنید تا خودتان را بخشیده و آزاد نمایید تا سردرد به طور کامل از بین رود. سردرد میگرنی به شما نشان می دهد که یک خشم بزرگ و سرکوب شده دارید، عمدتا علت روانی و ذهنی دردهای جسمانی از جمله سردرد در انسان هایی بروز می نماید که خودشان را بیش از حد در فشار می گذارند تا کامل و بی نقص جلوه کنند.

مو:

مو نشان دهنده ی نیرو است. زمانی که کسی تحت فشار و ترس قرار می گیرد، بدن او یک سری نوار فولادی درست می کند که از عضلات شانه اش رشد کرده و به فرق سرش می رسند، یا آنکه به شکل حلقه هایی سیاه در اطراف چشم نمایان می گردند.

احساس درد در ریشه مو یکی دیگر از دردهای جسمی می باشد که علت آن وجود فشار است. هنگامی که به فرق سر فشاری وارد می شود، ریشه های مو در تنگنا قرار می گیرند و امکان تنفس برای آنها از بین می رود در نتیجه موها شروع به ریختن می کنند.

گوش ها:

می دانید که گوش ها برای شنیدن هستند. درد های جسمانی با منشا روانی در گوش ها نشان دهنده ی این موضوع است که در جریان اموری هستید که دوست دارید از شنیدن آنها فرار کنید. در واقع درد در ناحیه گوش ها نتیجه ی خشمی می باشد که از شنیدن حاصل شده است. دلیل اینکه گوش درد بیشتر در کودکان دیده می شود این است که معمولا یک کودک قادر به بروز خشم خود در برابر چیزهایی که می شنود نیست، در نتیجه این ضعف در کودک به صورت گوش درد خودش را نشان می دهد.

ناشنوایی یکی از دردهای جسمی است که مشخص می کند شخص در یک بازه بلند مدت از شنیدن سر باز زده و تحقیقاتی که در این زمینه به عمل آمده مشخص می کند که افرادی که دچار ناشنوایی شده اند یا همسرانی با لحن های ناراحت کننده داشته اند و یا همسران آنها وقت کافی برای صحبت با آنها نداشته اند.

چشم ها:

چشم ها برای دیدن هستند. احساس درد در چشم ها یا تار شدن دید فرد نشان دهنده ی این است که او دوست ندارد موضوعی را در مورد خود، زندگی، گذشته، حال یا آینده اش مشاهده نماید. کودکانی که به مشکلات بینایی دچار می شوند معمولا در منزل مسائل و موضوع هایی را می بینند که باعث آزار آنها می شود و با توجه به اینکه قدرتی برای تغییر اوضاع ندارند، با کم نمودن قدرت بینایی خود کاری می کنند که نتوانند این شرایط بد را به صورت واضح ببینند.

لوئیز هی از اشخاص عینکی سوال پرسیده که آیا شما از دیدن گذشته و آینده می ترسید؟

وی اعتقاد دارد کسانی که قادر هستند گذشته خود را بپذیرند یا خاطرات بدشان را از ذهن پاک کنند، در حقیقت باید بتوانند با دیدی واقع بینانه به مسائل نگاهی بیاندازند در کمال ناباوری می بینند که دید آنها به شدت بهبود خواهد یافت.

مشکلات سینوس

درد های جسمانی با منشا روانی از جمله درد در سینوس ها مخصوصا اگر در قسمت راست صورت و در کنار بینی احساس شود، این موضوع را نشان می دهد که شما یکی از اطرافیان نزدیک خود را باعث نابودی تان می دانید. در این شرایط شما قدرت خود را از دست داده و اطرافیان را باعث ناکام ماندن خود تصور می کنید.

گردن:

گردن مسئول نگه داری سر روی بدن است و از این جهت دارای اهمیت بسیار زیادی می باشد. گردن معرف انعطاف پذیری تفکر فرد، قدرت نگاه کردن به مسائل از یک نقطه نظر دیگر و توانایی درک نقطه نظر دیگر افراد می باشد. احساس درد در گردن مشخص کننده ی این موضوع است که شخص در تمام زندگی خود در هر شرایطی با لج بازی و یک دندگی برخورد می کند.

گلو :

گلو هم به نوبه خود دارای اهمیت بسیار زیادی است و نشان دهنده این موضوع است که فرد می خواهد وجود خود را اثبات کرده و بگوید که من هم هستم.

علت روانی و ذهنی دردهایی که در ناحیه گلو احساس می شود این است که فرد فکر می کند قادر نیست که از حقش دفاع کند. در واقع گلو درد نشانی از وجود خشم در بدن است و اگر با سرما خوردگی بروز کند، نشان دهنده ی آشفتگی های ذهنی نیز می باشد. لارنژیت به شما می گوید که به قدری احساس خشم دارید که قادر به حرف زدن نمی باشید.

جریان خلاقیت در بدن فرد به وسیله ی گلو مشخص می شود و اگر خلاقیت در بدن شما سرکوب شود، به گلو درد دچار خواهید شد. کسانی که در تمام طول عمر خود سعی دارند تا دیگران را از خود راضی نگه دارند، معمولا به دردهایی مانند ورم لوزه یا بیماری های تیروئید دچار می شوند. دلیلش این است که خلاقیت در این افراد ارضا نشده و آنها هیچ زمانی را برای رسیدگی به خواسته های خود صرف نکرده اند.

دست ها :

دست ها در واقع برای درآغوش گرفتن تجربه های زندگی می باشند. ارتباط بازو ها با ظرفیت انسان و ساعد ها با توانایی های انسان می باشد، هر انسانی هیجان ها و عاطفه هایش را در میان مفاصلش ذخیره می نماید. آرنج ها نیز منعطف بودن انسان را نمایش می دهند. برای پیدا کردن علت درد های جسمانی با منشا روانی که در دست ها به وجود می آید باید ببینید که آیا در تغییر مسیر های زندگی تان منعطف می باشید یا احساسات و هیجانات کهنه شما را در یک جای ثابت نگه داشته است؟ آیا در دست های خود احساس درد دارید؟

برآمدگی هایی که در دست ها تشکیل شده به دلیل فکر کردن زیادی است، دلیل به وجود آمدن آرتروز دست ها دیدگاه انتقادی فرد می باشد. مشت کردن دست ها به دلیل احساس ترس است، ترس از دست دادن، ترس از کمبود، ترس از اینکه تمام زندگی تان را از دست بدهید.

انگشتان دست :

هر یک از انگشتان دست نشانگر یک موضوع خاص هستند.

انگشت اشاره منیت و ترس را نشان می دهد. دردهایی که در انگشت اشاره احساس می شود نشان دهنده ی احساس خشم و ترس در شماست و این درد نشان دهنده این است که شما جدیدا مورد آزار قرار گرفته اید.

انگشت شست نگرانی های ذهنی شما را بروز می دهد.

انگشت وسط خشم و جنسیت شما را نشان می دهد، اگر احساس خشم داشتید می توانید با فشردن انگشت وسط خود بر این خشم مسلط شوید. برای مذکرها فشردن انگشت دست راست و برای مونث ها فشردن انگشت دست چپ توصیه می شود.

انگشت انگشتری اتحاد و اندوه را مشخص می کند.

انگشت کوچک نیز مرتبط با خانواده و تظاهر در رابطه ها می باشد.

پشت:

پشت نشان دهنده ی سیستم پشتیبانی انسان است. دردهایی که در پشت احساس می شود به این دلیل است که فرد احساس می کند پشتیبانی ندارد. باور بسیاری از مردم این است که خانواده و اطرافیان باید از او پشتیبانی کنند در حالیکه پشتیبان و یاور همه انسان ها خداوند یکتاست.

درد در بالای پشت، نشانگر احساس نداشتن پشتیبان عاطفی می باشد. این درد ناشی از این است که فرد احساس می کند از طرف همسر، دوست و یا حتی رئیسش مورد پشتیبانی قرار نگرفته است.

دردی که در بخش وسط پشت باشد ناشی از احساس گناه و مشکلاتی است که از سر گذرانده اید. آیا مرور گذشته باعث آزار شما می شود؟ آیا موردی وجود دارد که از بیان آن می هراسید؟ آیا احساس می کنید کسی پشت شما را خالی کرده است؟

درد در  قسمت پایینی پشت برای کسانی به وجود می آید که دائم نگرانی های مالی دارند.

ریه ها :

ریه ها نشانگر ظرفیت انسان برای جذب و دفع زندگی می باشد. درد های جسمانی با منشا روانی مربوط به ریه ها نشان دهنده ی این است که فرد از جذب نمودن زندگی هراس دارد یا فکر می کند که وقتی برای زندگی کردن و زنده بودن ندارد. مریضی های ریه مانند بزرگ شدن آن یا اعتیاد به سیگار روش های برای رد کردن زندگی می باشند. چنین افرادی خود را لایق زندگی کردن نمی دانند و دائما در حال سرزنش کردن خودشان هستند.

سینه ها :

سینه ها نماد مادر شدن می باشند. علت احساس درد در سینه این است که در یک موقعیت خاص برای کسی بیش از حد مادری کرده اید. اگر کسی به سرطان سینه دچار شود نشان دهنده ی نفرتی است که از خود یا از شرایط خود دارد.

قلب :

قلب نشانگر عشق و محبت و خون نماد شادی است. در واقع قلب انسان با عشق، شادی را به کل بدن می فرستد. علت روانی و ذهنی دردهای جسمانی مرتبط با قلب این است که اگر شما خودتان را از عشق و شادی دور نگه دارید، قلب شما سرد و بی روح می شود. نتیجه این کار این است که جریان خون در بدن شما آهسته شده و فرد به کم خونی مبتلا می شود یا به سکته قلبی دچار می گردد.

در اصطلاحات پزشکی برای دردهای قلبی از واژه حمله قلبی استفاده می کنند. در صورتی که قلب هیچ کسی به او حمله نمی کند، بلکه این ما هستیم که در مصیبت و فاجعه خود را غرق می کنیم و دیگر به یاد نمی آوریم که به شادی هم نیاز داریم و طی سال های متمادی به قدری قلب خود را از شادی خالی نگه می داریم که بالاخره قلب ما از کار می افتد.

معمولا افرادی که به حمله قلبی دچار می شوند، کسانی هستند که شاد زندگی نکرده اند و فرصت یک زندگی شاد را از خود دریغ نموده اند. این افراد اگر دوباره بدون شادی زندگی کنند احتمال حمله دوباره قلبی برای آنها افزایش می یابد. آیا شما خوش قلب، خوشدل، دلسرد، دلگرم، سیاهدل، دل نازک هستید؟ با خودتان صادق باشید، قلب شما چگونه است؟

پاها :

پاها پیش برنده ی انسان ها در زندگی هستند. علت درد های جسمانی با منشا روانی در پاها این است که از پیش رفتن در یک مسیر مشخص هراس دارید. داشتن ران های چاق نشان دهنده ی نفرتی است که از دوران طفولیت در خود جمع کرده اید. زمانی که دوست ندارید تا عملی را انجام دهید، دچار مشکلات جزئی در پا می شوید.

مریضی هایی مانند واریس یا مشکلات دیگری که با رگ های پا در ارتباط هستند، نشان دهنده ی این است که در مکانی مانده اید که به آن علاقه ای ندارید. در این شرایط رگ ها قدرت حمل کردن شادی را از دست می دهند. دقت کنید ایا شما در مسیری هستید که از آن لذت می برید؟

زا نوان :

زانو نشانی از انعطاف پذیری در بدن است. در واقع زانو نشان دهنده ی خم شدن، زانو زدن، غرور، خودپسندی، سر سختی و لج بازی می باشد. ممکن است فردی که در یک مسیر قدم می گذارد این ترس را داشته باشد که نکند زانو هایش خم شده و دچار شکست شود به همین دلیل انعطاف پذیری خود را از دست می دهد. این ترس باعث می شود که فرد مفاصلش را محکم نگه می دارد و قدرت انعطاف پذیری را از آنها سلب می کند. این فرد مایل است که رو به جلو حرکت کند ولی تمایلی به عوض نمودن مسیر خود ندارد.

معمولا درمان دردهای زانو بسیار طولانی می شود و دلیلش آن است که خودپسندی در افراد بسیار ریشه دار می باشد. هر زمانی که احساس درد در زانوهای خود داشتید به این فکر کنید که کی و کجا کارهایی را بی توجه به میل و خواسته خود انجام داده اید؟ بهتر است که از سرسختی و یکدندگی دوری کنید و انعطاف پذیری خود را افزایش دهید تا درد زانو های شما خوب شود.

کف پا :

درد های جسمانی با منشا روانی در کف پا به ادراکی مرتبط می شود که فرد نسبت به خودش، زندگی اش، گذشته، حال و آینده اش دارد و یا احساس درد در کف پا در شرایطی پیش می آید که ارتباط شخص با ریشه و خاک قطع شده باشد.