تلقینات پنهان در گفتگوهای روزمره ما چه تاثیراتی دارند ؟

تلقینات پنهان در گفتگوهای روزمره ما چه تاثیراتی دارند ؟

می دانیم که همواره تلقینات به شکل ناخواسته ای به ضمیر ناخودآگاه ما ورود پیدا می کنند. وارد شدن این تلقینات به ضمیر ناخودآگاه کار سختی نیست. تمام مکالماتی که ما در طول روز داریم، پر از تلقینات متفاوت می باشد. این تلقینات به نام تلقینات پنهان در گفتگوهای روزمره شناخته می شوند.

تلقینات پنهان در گفتگوهای روزمره ما چه تاثیراتی دارند ؟

نمونه هایی از اثرات تلقینات پنهان در زندگی

به عنوان مثال، تصور کنید که در باشگاه یا محل کارتان، شخصی نزد شما می آید و به شما می گوید که امروز بسیار ناراحت و افسرده هستم. آیا شنیدن این خبر موجب شادی شما می شود و احساس خوشحالی می کنید؟ در حالت کلی شنیدن چنین صحبتی باعث احساس ناراحتی در شما شده و تاثیر منفی روی احساسات می گذارد.

ممکن است که اصلا آن فرد را نشناسید، ولی به دلیل همدردی کردن با او مجبور می شوید که حالت چهره را عوض کرده و خودتان را غمگین نشان دهید. همین ایجاد تغییرات فیزیکی در بدن و تمارض به ناراحت شدن، ممکن است شما را غمگین کرده و احساس کنید که افسرده هستید.

تلقینات پنهان در گفتگوهای روزمره ما چه تاثیراتی دارند ؟
تاثیرات پیام های پنهان غم و ناراحتی

امتحان این کار سخت نیست. در همین لحظه تلاش کنید که لبخند به لب بیاورید. همین لبخند تصنعی باعث می شود، احساس شادی به شما دست دهد. چرا که عضلات هر قسمت از بدن به نسبت حالتی که در می آید، پیام هایی را به مغز ارسال کرده و مغز باعث بروز این احساسات می شود.

تلقینات پنهان در گفتگوهای روزمره
اثر خود تلقینی مثبت حتی با لبخند تصنعی را ببینید

*

همه ی ما در طول شبانه روز در معرض تلقینات پنهان در گفتگوهای روزمره قرار می گیریم. در طول روز مجبور می شویم که به درد و دل افراد مختلف گوش کنیم و واکنش مناسبی را نشان داده و به خاطر آنها خود را غمگین و ناراحت نشان دهیم. پیشنهاد می شود که تا جای ممکن از این شرایط دوری کنید. شنیدن غم ها و مشکلات دیگران کار روانشناس ها و روانکاو هاست نه شما. امکان دارد که راه کار هایی که شما ارائه می دهید اشتباه بود و باعث گمراه شدن فرد شود.

ممکن است که در شرایطی قرار گیرید که مجبور باشید این افراد را هر روز ببینید و به صحبت هایشان گوش دهید. مثلا شما یک همکاری دارید که از صبح تا بعد از ظهر در محل کار در مورد غم ها و مشکلاتش صحبت می کند. این صحبت ها، این پیام را به ضمیر ناخودآگاه شما القا می نماید که دنیا جای خوبی نیست و همه باید در آن ناراحت و افسرده باشند.

در این شرایطی که در معرض تلقینات پنهان در گفتگوهای روزمره قرار می گیرید، باید آنها را به وسیله ی تلقینات مثبت از بین ببرید. راهکار دیگری که در این شرایط به کمک شما می آید این است که به فرد مقابل بگویید بله شما درست می گویید، می توانم احساستان را درک کنم، من هم چنین تجربه ای را در گذشته داشته ام. اما متوجه شدن که این مدل از تجربه ها زود گذر بوده و ما می توانیم درس های زیادی را از آنها بیاموزیم. بعد از سپری کردن آن روز ها، درک بهتری از شرایط پیدا کردم و حال روحی ام خوب شد.

معمولا از این تلقینات در آگهی های تبلیغات تلویزیونی بسیار استفاده می شود. در هنگام دیدن یک تبلیغ این امکان وجود دارد که شما اصلا نظری در مورد آن نداشته باشید یا این کار ها به نظر شما احمقانه بیاید، اما این تلقینات به شکل ناهوشیارانه بر ضمیر ناخودآگاه شما تاثیر گذار می باشد.

تلقینات پنهان در گفتگوهای روزمره
تبلیغات رسانه ها و تلقینات پنهان آن ها

این تاثیرات در مورد جملاتی که زیاد تکرار می شوند نیز صادق است. اگر یک نفر در مقابل شما، مدام از یک خواب راحت صحبت کند، شما هم کم کم ریلکس شده و احساس خواب آلودگی می کنید. اگر شخصی در مقابل شما از دزدی و غارت صحبت کند، شما حس می کنید که ترسیده اید و موهایتان سیخ شده است. این صحبت ها ممکن است که تا مدت ها موجب بد شدن روحیه شما شود.

در نتیجه در زمان هایی که متوجه ایجاد تغییر در خلق و خوی می شوید بررسی کنید که این تغییرات ناشی از تلقینات پنهان در گفتگوهای روزمره می باشند یا خود خواسته هستند؟

تاثیر پیام های پنهان در ریلکس شدن و احساس خواب آلودگی

البته چنین هم نمی باشد که همه تبلیغات بر ما اثر گذار باشند. بعضی از مردم دچار نگرانی می شوند که نکند پیام های حاصل از فیلم ها و آهنگ های مرتبط با شیطان پرستی، باعث شیطان پرست شدن آنها شود. ولی همانطور که گفته شد فقط مسائلی می توانند به وسیله ی ضمیر ناخودآگاه فرد جذب شوند، که با اعتقادات وی هماهنگ باشند.

در غیر این صورت قسمت نگهبان دروازه ناخودآگاه که به عنوان یک قسمت منطقی از وجود انسان است، اجازه ی پذیرفتن این تلقیتات را نمی دهد. حتی با استفاده از هیپنوتیزم که به عنوان بالاترین نقطه تلقین پذیری شناخته می شود نیز این امکان وجود ندارد که مسئله ای در خلاف باور های فرد به وی القا شود. با توجه به وجود بخش نگهبان دروازه ناخودآگاه در چنین شرایطی فرد بیدار شده و یا تلقین را نمی پذیرد.

در نتیجه اگر شما یک فرد با ایمان و قوی هستید، کسی نمی تواند به وسیله ی تلقین شما را به شیطان پرستی بکشاند. کسی به این راه می رود که از پیش، دارای شخصیت سستی بوده و عقاید کفر آلودی در ضمیر ناخودآگاه خود داشته باشد. افرادی که به صورت عادی مستعد تغییر در باورها و اعتقادات هستند به دلیل تضاد های موجود در ذهن اینگونه شده اند و نه به خاطر تلقین های بیرونی.

شاید شما هم شنیده باشید که می گویند شیطان نمی تواند بر بندگان خالص خداوند نفوذ نماید. اگر حقیقتا ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه کسی تحت کنترلش باشد و از عقاید متضاد به دور بماند و با همه ی وجود به چیزی معتقد باشد، دیگر تلقینات پنهان در گفتگوهای روزمره نمی تواند تاثیری روی فرد بگذارد، چرا که منطق و باورهای قوی وی به مانند دیواری جلوی راه گیرنده های این تلقینات را سد نموده است.

5/5 - (1 {امتیازها})
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *