روش های کنترل ذهن و به کارگیری آن

روش های کنترل ذهن و به کارگیری آن
روش های کنترل ذهن و به کارگیری آن

در این نوشته قصد داریم تا در مورد مطلب روش های کنترل ذهن و به کارگیری آن صحبت کنیم و اطلاعات جالبی را پیرامون این مسئله به شما خوانندگان ارائه دهیم تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.

یکی از آرزوهای دیرینه انسان طی قرون مختلف کشف روش های مختلف کنترل ذهن و به کارگیری آن  و همچنین کنترل ذهن دیگر انسان ها بوده است.

قطعا این از آرزوهای هر انسانی در یک روزی بوده است که بتواند ذهن شخصی دیگر را به کنترل خود در بیاورد تا فرمانی را که مورد نظر خودش می باشد را به او القا کند تا او این کار را انجام دهد ، در دنیای اکنون این آرزوی بشریت به حقیقت پیوسته است.

تحول در زندگی با کنترل ذهنی

خانم دیسپنزا شخصی است که در فیلم مستندی با نام “چه چیزی می دانیم” شرکت کرده است این خانم همچنین از نویسندگان برجسته و نویسنده کتابی با نام “مغز خودتان را رشد دهید” نیز می باشد ، این نویسنده محقق به دلیل شرکت کردن در فیلم مستند چه چیزی می دانیم به شهرت بسیاری رسید.

خانم دیسپنزا این اعتقاد را دارد که انسان می تواند به برنامه ریزی مجدد مغزی خود بپردازد و به اصطلاح دوباره سیم کشی مغزی کند.

به عقیده دیسپنزا انسان با این روش قادر است تا بدن خود را شفا بخشی دهد ، به ترک عادات بد خود بپردازد و به آن ها خاتمه دهد و زندگی خود را به کل دچار تحولی شگرف کند.

خانم دیسپنزا بر روی مغز انسان مطالعه انجام داده و خود او مصداق واقعی نظریاتش در مورد مغز می باشد

خانم دیسپنزا مصداق واقعی فلسفه صحبت هایش است او در طی تصادفی که سال های گذشته داشته است چندین مهره استخوان کمرش دچار شکستگی شد و تمامی پزشکان از دوباره سر پاشدن او قطع امید کرده بودند ، ولی او توانست بدون درمان پزشکی به شفای بدن خود اقدام کند.

بدن خود را با کنترل ذهن مطیع خود کنید

در روش های کنترل ذهن و به کارگیری آن بایستی به موضوع درمان خود به خودی ، از تحقیقات برجسته خانم دیسپنزا توجه کرد ، درمان خود به خودی را میشود هم ردیف جمله ی استفاده نکردن از روش های رایج پزشکی در درمان نیز معرفی کرد.

خانم دیسپنزا با ذکر مثال هایی عرض می کند که با سفرهایی که بعد از تصادفش به کشورهای مختلف داشته است سعی کرده است تحقیقات بر روی سلامتی و نگرش و امور معنوی را شروع کند او اشاره می کند که بیماران مختلف با وضعیت های جسمانی خیلی بدی را ملاقات کرده و سعی کرده نگرش آن ها را تغییر دهد.

دیسپنزا می گوید زمانی که ذهن این افراد را تغییر دادم آن ها بهبود یافتند ، در این تحقیقات چهار مورد مشخص ذهن مرا به خود معطوف کرده است.

چهار مورد از یافته های علمی خانم دیسپنزا که باعث تعجبش شده بود

در ادامه مطلب روش های مختلف کنترل ذهن و به کارگیری آن  مورد اولی که دیسپنزا متوجه شده بود این بود که  همگی افراد به این پذیرش رسیده بودند که درون آن ها بعدی از معنویت حاکم است.

چیزی که به زندگی ما معنا میدهد ، موضوع معنویت چیز تازه اکتشاف شده و بدیعی نیست معنویت نوعی آگاهی و هوشمندی است که باعث ادامه یافتن ضربان قلب ما میشود.

چیزی فراتر از ذهن انسان وجود دارد و مافوق اراده ی بشریت است این ذهن عشقی بسیار فراتر از عشق انسان به زندگی دارد ، ذهن برتر کیست ؟  در توضیح باید گفت هنگامی که خواسته های ما با خواسته ی او انطباق پیدا می کند این ذهن برتر ، همان خود درونی ما انسان ها می باشد.

هنگامی که عشق ما به زندگی کردن با عشق او ( نیروی برتر) نسبت به زندگی و ما یکی باشد ، وقتی ذهن ما با ذهن او منطبق باشد ما با نیرویی ماورایی و قدرتمند مانند زمانی که شخص با اعضای خانواده اش همسر ، فرزند و … ارتباط پیدا می کند مرتبط می شویم.

دیسپنزا اشاره میکند افراد بیمار زمانی از روز را به صرف ارتباط با “شعور برتر” یا “ذهن برتر” اختصاص دادند و با قدرت از این شعور برتر طلب کمک کردند و خود را تسلیم این نیروی ماورایی کردند.

روش های کنترل ذهن و به کارگیری آن
مورد اولی که دیسپنزا متوجه شده بود این بود که همگی افراد به این پذیرش رسیده بودند که درون آن ها بعدی از معنویت حاکم است

..

شعور برتر به قدری به ما عشق می ورزد که حق انتخاب آزادانه به ما میدهد ، چنان چه از او طلب شادی و عشق و سلامتی کنیم به ما آن را ارزانی می دارد و اعضای جسم و خواسته های ما را بر اساس آن سازمان دهی میکند ، و چنان چه از او رنج و درد را طلب کنیم همان را به ما هدیه می دهد این چی مشترک بین بیمارهاست.

مورد مشترک دوم این است که افراد بیمار متوجه شده بودند ، نظام مند نبودن افکار و واکنش هایشان سبب بروز بیماری در وجودشان شده است.

حالت بقا و حالت آفرینش

مورد دیگری که از روش های مختلف کنترل ذهن و به کارگیری آن باید دانست این است که انسان در دو حالت مختلف از زایش ذهنی قرار دارد یا در حال خلق کردن یا بقاست.

زمانی که انسان حالاتی از تنفر ، عصبانیت و خشم و ترس را دارد در ذهن مواد شیمیایی ناشی از این حالت منفی را تولید و فعال می کند که بر ژن های ما تاثیر دارد که سبب بیماری های ما می شوند ، هر فکر مساوی با تولید مواد شیمیایی ذهنی در بدن است همین طور اگر فکری ناب و بی نظیر و مثبت داشته باشیم مواد شیمیایی نامحدود بودن و شادی و …. ، نسبت به همان فکر را تولید می کند که موجب بروز احساس عالی یا نامحدودیت در ما می شود.

زمان خشم و نفرت مواد شیمیایی متناسب با این حالات در ذهن افراد تولید می شود

بنابراین افکار ما که چیزی غیر مادی محسوب می شوند ، باعث تولید مواد شیمایی مختلفی می شوند که بدن ما فرمان شاد بودن ، یا منفی بودن یا هر حالت دیگری را با توجه به نوع تفکر ما در وجود ما پدیدار میگردند.

به هر شکلی که فکر کنیم به همان ترتیب هم احساس خواهیم کرد چرخه فکر کردن و احساس کردن حالتی را به وجود می آورد که حالت بودن می نامیم. چرخه ی تفکر و احساس و همین طور چرخه ی  احساس و تفکر ، موجب ایجاد مواد شیمیایی  بیشتری برای تفکر و اندیشیدن میشود.

مورد سوم و فوق العاده ای که بین افراد بیمار مشترک بود این است که آن ها اشاره به خودسازی و از نو ساختن خود می کردند.

آن ها میگفتند که باید تبدیل به فرد دیگری شوند و نباید همان فرد قبلی بمانند فقط با متفاوت فکردن کردن شروع به تغییر در مغز خود نمودند.

توضیحات نورو ساینس در مورد راز انعطاف پذیری مغز

برای اطلاعات بیشتر در مورد روش های مختلف کنترل ذهن و به کارگیری آن ، باید به یافته های  علم نورو ساینس توجه داشته باشیم ، علمی با نام نورو ساینس اعلام می کند ما قابلیت تغییر مغزمان با توجه به آموزه های جدید را دارا هستیم و مهم تر این که از لحاظ روانی ما میتوانیم شروع به تمرین کردن ذهنی کنیم.

روش های مختلف کنترل ذهن و به کارگیری آن
علمی با نام نورو ساینس اعلام می کند ما قابلیت تغییر مغزمان با توجه به آموزه های جدید را دارا هستیم

اثر تمرین ذهنی برروی بیماران مورد تحقیق

ما با تمرین ذهنی می توانیم به کسی که دوست داریم تبدیل گردیم ، با این کار مغز را مجبور به تبعیت از الگوها و ترکیبات جدید می کنیم و هر زمانی که بتوانیم باعث شویم مغز متفاوت کار کند ، ذهن تازه ای را بنا کرده ایم.

اما مورد چهارم که بین بیمارها مشترک بود این که ، بیماران زمان و مکان از دستشان خارج میشد و تلاش میکردند تا آرزوی جدید خود را به خلق کردن بپردازند و این موضوع بسیار منحصر به فرد بود.

بیماران زمان گشودن چشمانشان انتظار داشتند که مثلا یک ساعت گذشته باشد ولی به عبارتی در هنگام تمرین ذهنی آن قدر درگیر می شدند که زمان و مکان از دستشان خارج میشد ، بیماران  از حالت بقا به حالت آفرینش رجعت می کردند ، در حالت خلق یا آفرینش ما از خود جدا میشویم و خود را به فراموشی میسپاریم.

چیزی که این بیماران نمی دانستند این بود که با این تمرین ذهنی در حال شرطی سازی و تغییر مجدد بدن به ذهن تازه بودند.آن ها شروع به تغییر ژن های خود کرده بودند و شفا در نتیجه این عامل حاصل می شود.

شفای آن ها به وسیله ی تغییر ذهنیت ، با تمرین ذهنی از طریق احساس و فکر کردن به حالت هایی همچون دلسوزی ، شادی و خوش نیتی و موارد دیگر حاصل شد که در نتیجه آن نهایتا سبب تغییر ذهن به ذهنی جدید و تغییرات ژن های آن به عنصری جدید میشد.

سخن آخر

امیدوارم در پایان این مطلب علمی روش های کنترل ذهن و به کارگیری آن را فرا گرفته باشید و لذت برده باشید.

5/5 - (2 {امتیازها})