علت رد تلقینات توسط عامل انتقادی ذهن یا نگهبان ناخودآگاه

چرا عامل انتقادی تلقینات را رد می کند

یک عامل به صورت ناخودآگاه در ذهن وجود دارد که از جذب شدن هر مدلی از تلقین به ذهن جلوگیری می کند و مهمترین علت رد تلقینات است. این عامل را به نام عامل انتقادی ذهن یا نگهبان دروازه ناخودآگاه می شناسند.

برای غیر فعال نمودن یا دور زدن این عامل از شیوه های گوناگونی استفاده میشود. مانند سابلیمینال ها برای دور زدن آن یا هیپنوتیزم برای غیر فعال کردن موقت آن و … .

با استفاده از هیپنوتیزم عامل انتقادی ذهن را برای یک مدت کوتاه غیر فعال می کنند و تلقینات را به شکل مستقیم به ضمیر ناخودآگاه فرد می فرستند.

سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا عامل انتقادی ذهن و نگهبان ناخودآگاه تلقینات را رد می کند؟ در ادامه ی مطلب به بررسی این موضوع می پردازیم.

عامل انتقادی یا نگهبان دروازه ناخودآگاه چیست؟

متاسفانه تا به حال جواب مشخصی برای شناخت ماهیت دقیق عامل انتقادی ذهن پیدا نشده است و کسی نمی داند که این عامل به طور دقیق چه چیزی است و دلیل اینکه در برابر تغییر افراد مقاومت می کند چیست؟ نمی توان یک قسمت از مغز را به عنوان عامل انتقادی در نظر گرفت.

در نتیجه این عامل انتقادی ذهن تنها یک تعریف است و ماهیت خارجی برای آن وجود ندارد. اما تاثیرات آن به وضوح قابل دیدن می باشد. به شکلی که می توان مقاومت فرد در مقابل تلقینات را حتی در حالت هوشیاری نیز مشاهده نمود، در بعضی مواقع حتی از ورود فرد به حالت خلسه نیز جلوگیری به عمل می آورد.

در پاسخ به این سوال که چرا عامل انتقادی ذهن و نگهبان ناخودآگاه تلقینات را رد می کند؟ می توان چنین گفت که افراد مختلف در جریان زندگی روزمره ی خود این عامل انتقادی را قوت می بخشند. این افراد آن چنان افکار خودشان را مرز بندی می کنند که جایی برای ورود باور های جدید باقی نمی ماند. در حقیقت این افراد باعث فعالیت بیش از اندازه ی نگهبان دروازه ی ناخودآگاه خود شده اند و خودشان آن را پرورش داده اند.

زمانی که یک ایده یا نظر جدید طرح می گردد، این عامل به صورت خودکار ایده ی شما را رد می نماید. دلیل این رد کردن این است که تغییری در زندگی شما ایجاد نشود. در واقع نقش اصلی عامل انتقادی ذهن این است که الگوهای فکری هر کسی را در یک چهارچوب یکسان نگه میدارد و با هرگونه تغییری مخالفت می کند. در نتیجه مسائلی را که در زمان حال وجود دارند را می پذیرد و مسائلی که باعث به چالش کشیده شدن باور و افکار و مدل فکری  گذشته ی فرد می شوند را رد کرده و مقاومت می کند.

در پاسخ به این پرسش که چراعامل انتقادی ذهن و نگهبان ناخودآگاه تلقینات را رد می کند؟ به این نتیجه رسیدیم که این عامل یک مکانیسم ذهنی می باشد و افراد را از ایجاد تغییرات مختلف دور نگه می دارد. این مکانیسم به نوعی دفاعی می باشد، زیرا باعث می شود زمانی که مسئله ای برای شما مفید است آن را ادامه دهید و از تغییر آن خودداری کنید. دلیلی برای ریسک کردن و رفتن به مسیر های جدید در زمینه هایی که برای شما مفید هستند، از نظر او وجود ندارد.

پس نتیجه می گیریم که عامل انتقادی به نوعی از ما محافظت می کند و ما را از ریسک های پر ضرر دور نگه می دارد. این فرضیه در رابطه با ماهیت نگهبان دروازه ی ناخودآگاه ذهن مطرح شده است.

چرا نگهبان ناخودآگاه تلقینات را رد می کند

یک فرضیه دیگر در همین زمینه توسط میلتون اریکسون مطرح شده که بر اساس آن، اصلا عامل انتقادی ذهن وجود خارجی ندارد و در حقیقت بخش خودآگاه ذهن می باشد که در روند تلقین، به ناخودآگاه ذهن مقاومت می کند.

در حقیقت ذهن خودآگاه، یک سری از باورها و افکار را به قدری تکرار می کند و با این تکرار آنها را قوت می بخشد که ذهن ناخودآگاه ناتوان شده و نمی تواند ابراز وجود نماید.

اریکسون تمایل داشت تا بیماران را از شر ذهن خودآگاه رهایی بخشد، تا افراد از محدودیت های ایجاد شده در تفکر که از ایجاد تغییر در فرد جلوگیری می کند خلاصی یابند. در واقع این روش موجب پاک کردن راه حل های قبلی از ذهن می شود تا ذهن این قدرت را داشته باشد که به شکل خلاقانه ای یک راه حل تازه بیاید و یا انکه تلقینات را در حوزه تغییرات قبول کند.

هدف اریکسون از بین بردن کامل ذهن خودآگاه فرد نمی باشد، قسمتی از ذهن خودآگاه در فرایند هیپنوتیزم بیدار نگه داشته می شود و به اریکسون کمک می نماید. طبق روشی که اریکسون مورد استفاده قرار می داد، فعالیت های ضمیر خودآگاه تا حد زیادی کم می شد و تنها قسمتی که با عامل انتقالی ذهن در ارتباط بود به خواب می رفت. اریکسون به این وسیله یک حالت تعادلی را در ذهن بیمار برقرار می نمود.

سخن نهایی

با توجه به مطالب گفته شده، چنین نتیجه گیری می شود که برای تاثیر بیشتر تلقینات نیازی نیست که به طور کامل هوشیاری فرد را بگیریم. چرا که هیپنوتراپیستی همچون میلتون اریکسون هم، چنین کاری را انجام نمی داد و شخص به یک اندازه ی مشخص در طول جلسه ی هیپنوتیزم هوشیار بود و در حالت خلسه نگه داشته می شد. فقط فعالیت عامل انتقادی ذهن کمتر می شد.

تاثیر قدرت هیپونیتزم هنگامی مشخص می شود، که از نگهبان دروازه ناخودآگاه گذر کند. زمانی که نتوان عامل انتقادی ذهن را غیر فعال کرد ، باقی مراحل هیپنوتیزم با مشکل مواجه خواهد شد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5/5 - (1 {امتیازها})