ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب

ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. سابلیمیران ، به عنوان اولین مرجع تولید آلبوم های ضمیر ناخودآگاه در ایران ، سعی دارد در این مقاله به بررسی ارتباط این دو و نحوه استفاده از آن بپردازد.

بهترین روش برای دستیابی به اهدافی که در سر دارید استفاده از قدرت ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب است. این روزها قانون جذب به یک مفهوم رایج تبدیل شده و همه افراد اطلاعاتی درباره آن دارند. قبل از اینکه وارد بحث اصلی مان شویم بهتر است به طور مختصر ضمیرهای مختلفی که در ذهن انسان وجود دارد را با هم مرور کنیم. هر چیزی  که در ضمیر ناخودآگاه شما قرار می گیرد باید به نحوی وارد ضمیر خودآگاهتان شود.

برای اینکار باید یک ورودی یا تجربه خاص وجود داشته باشد و شما چیز خاصی را در زندگی خودتان یا زندگی دیگران مشاهده کرده باشید. به عنوان مثال فرض کنید روزنامه می خوانید یا به اخبار گوش می دهید ، چیز خاصی را از والدین تان، مدرسه تان یا مذهبی که دارید یاد می گیرید. برخی از این تجربه ها و مشاهدات ممکن است به احساسات عمیق درونی تان مرتبط باشند.

در چنین شرایطی  خیلی خوب تاثیری که آموخته ها، تجربیات و مشاهدات بر روی زندگی تان داشته اند را به خاطر می سپارید و بعد از سال ها می توانید احساسی که این تجربیات در درونتان شعله ور کرده اند را درک کنید.

اما واقعیت این است که همیشه چنین هوشیاری آگاهانه ای در انسان ها دیده نمی شود. برخی از تجربیات و مشاهدات به گونه ای ثبت می شوند اما ممکن است بعدا به خاطرتان نیایند. بیشتر موارد هم ممکن است آگاهانه برایتان بی اهمیت باشند اما واقعیت چیز دیگری را به اثبات برساند. زمانی که چنین اتفاقاتی در زندگیتان رخ می دهد ذهن تان تلاش می کند به نتیجه گیری های مختلفی برسد و تصمیمات مهمی بگیرد.

در چنین شرایطی شروع به فرموله کردن دیدی که نسبت به خودتان دارید می کنید . حالا ذهنتان می تواند برای هر اعتقادی که در زندگی دارید از پول گرفته تا سلامت و روابط موجود ، فرمولی تهیه کند. هر چیزی که بر روی شما تسلط کافی داشته باشد به یک برنامه ریزی خودکار تبدیل می شود و زندگیتان را به دست می گیرد.

ضمیر ناخودآگاه تان بر روی هر چیزی که از دیدگاه شما نسبت به زندگی پشتیبانی کند ، تمرکز می کند و هر چیزی که بر اساس این دیدگاه نباشد را حذف می کند. همین امر باعث می شود تصمیماتی را اتخاذ کنید که از دیدگاه ها و عقایدتان پشتیبانی می کند.

در بیشتر موارد ، این برنامه ریزی خودکار بسیار مفید خواهد بود. در چنین شرایطی دیگر مجبور نخواهید بود هر باری که به خواربارفروشی می روید یا غذایی را سفارش می دهید به غذاهایی که دوست دارید یا ندارید فکر کنید.

در این شرایط مجبور نیستید آگاهانه فکر کنید. مجبور نیستید آگاهانه مسیر خانه تان را ترسیم کنید و هر بار که از سر کار به خانه می آیید از این مسیر استفاده کنید. اما گاهی از اوقات چنین برنامه ریزی مخرب است و زندگیتان را نابود می کند.

پس باید به فکر برطرف کردن مشکلاتش باشید.  به خاطر داشته باشید که شما بدون تعامل با ضمیر خودآگاهتان نمی توانید بر روی ضمیر ناخودآگاهتان کار کنید. این ضمیر خودآگاهتان است که پست های وبلاگی ، ویدئوها ، پادکست ها ، کتاب ها و سایر رسانه ها را برای برقراری ارتباط و توسعه فردی به کار می برد و می تواند تغییرات مطلوبی در زندگیتان ایجاد نماید.

اما اگر به هر دلیلی در زندگیتان دچار چالش شده اید، عادت های بدی دارید که نمی توانید ترکشان کنید یا با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم می کنید باید بدانید چیزی که به طور ناخودآگاه رخ می دهد با چیزی که شما به طور خودآگاه می خواهید هماهنگی ندارد. در چنین شرایطی باید این ناهماهنگی ها را بیابید و برطرف کنید.

آزمون و بررسی اگرچه برای برخی از افراد ناراحت کننده است اما ضروری است

همانطور که قبلا نیز بیان کردیم ضمیر ناخودآگاه شما بدون تعامل با ضمیر خودآگاهتان نمی تواند کاری از پیش ببرد زیرا ضمیر ناخودآگاه تحت این هوشیاری اجرا می شود و به فعالیت می پردازد.

اما این موضوع بدین معنی نیست که شما نمی توانید اتفاقاتی که در ضمیر ناخودآگاهتان رخ می دهد را درک کنید. حالا این شما هستید که باید وارد این ضمیر شوید و ببینید چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است.

این آزمون و بررسی آگاهانه همان چیزی است که ضمیر ناخودآگاه را به سطح می رساند و چهره واقعی آن را نشان می دهد. برای اینکه بتوانید چنین کاری را با موفقیت انجام دهید باید یک موضوع را با اشتیاق کامل بپذیرید زیرا بیشتر اتفاقاتی که در زندگی برایتان رخ می دهد بر اساس وعده های داده شده است.

ضمیر ناخودآگاه شما همان کاری را انجام می دهد که فکر می کند به نفع تان است. این ضمیر تلاش می کند شما را از مشکلات محافظت کند و هر چیزی که لازم است را وارد زندگیتان نماید.

خیلی ها از شنیدن این جملات عصبانی می شوند.  این موضوع بدین معنی نیست که شما به دنبال اتفاقات بد هستید و به همین خاطر چنین اتفاقاتی در دنیای واقعی برایتان رخ می دهد. نه هیچ کس دوست ندارد اتفاقات و تجربیات بدی در زندگیش داشته باشد.

هیچ کس دوست ندارد مریض باشد ، با فقر دست و پنجه نرم کند یا ارتباط بدی با سایرین داشته باشد. موضوع مهمی که باید بدان توجه داشته باشید این است که شما چیزی را که هستید جذب می کنید.

چیزی که انعکاسی از انرژی برجسته درونتان است را به دست می آورید (این همان ارتباط ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب است).مثلا فرض کنید به طور خودآگاه می خواهید وزن کم کنید اما همین چند کیلوگرم وزن اضافی به شما کمک می کند اتفاقاتی که در زندگی تان رخ می دهد را به گردنش بیندازید.

تا زمانی که چنین نیرویی در درونتان وجود دارد نمی توانید به هدفتان که کاهش وزن است دست پیدا کنید. شما هوشیارانه و آگاهانه می خواهید ازدواج کنید و صاحب فرزند شوید.

اما ضمیر ناخودآگاهتان در مورد تاثیری که ازدواج بر روی شغلتان می گذارد نگران است. شما عاشق شغلتان  هستید و می خواهید به طور مداوم در آن پیشرفت کنید. پس دائما با افرادی رابطه برقرار می کنید که اصلا علاقه ای به ازدواج ندارند.

شما آگاهانه می خواهید پول بیشتری کسب کنید اما ضمیر ناخودآگاهتان چنین چیزی نمی خواهد چون وقتی بچه بودید پدری پولدار داشتید که سرش شلوغ بود و وقت نمی کرد کنارتان باشد. حالا شما هم بر این باور هستید که اگر پولدار شوید نمی توانید رابطه خوب و سازنده ای با خانواده تان داشته باشید.

شما آگاهانه می خواهید کنترل زندگیتان را به دست بگیرید و دیگر قربانی نباشید اما در کلِ زندگیتان درخواست پشتیبانی از طرف دیگران را داشته اید. در این شرایط ضمیر ناخودآگاهتان شما را همراهی نمی کند.

شما هوشیارانه و آگاهانه می خواهید سلامت تان را بهبود ببخشید اما ضمیر ناخودآگاهتان بر این باور است که بیماری به نحوی از شما محافظت می کند( شاید با خودتان فکر می کنید بیماری  باعث می شود همسرتان کنارتان باشد یا برای انجام کارها بهانه خوبی به دست تان بدهد). خب در این شرایط ضمیر خودآگاه و ضمیر ناخودآگاه تان تعامل و ارتباط خوبی با هم نخواهند داشت.

ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب

چگونه از ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب استفاده کنیم؟

خب همانطور که می دانید ضمیر خودآگاه شما مسئول تصمیم گیری است و شما به طور مداوم با آن در ارتباط هستید. از سوی دیگر ضمیر ناخودآگاه تان مسئول نحوه واکنش به اتفاقاتی است که در زندگیتان می افتد. این ضمیر نه تنها می تواند بر روی شادی هایتان اثر بگذارد بلکه قادر است بر روی موفقیت هایی که در زندگی کسب می کنید هم تاثیر داشته باشد.

متخصصان بر روی ضمیر ناخودآگاه کار کرده اند تا بتوانند احساسات منفی که در بدن تجمع پیدا کرده را خارج کنند و باعث سلامتی روح و جسم افراد شوند. حالا این ضمیر ناخودآگاه شماست که به عنوان قانون جذب عمل می کند.

حتما از خودتان می پرسید معنی این جمله چیست؟ خیلی ساده است.  چیزی که نتایج زندگی شما را تعیین می کند عقاید ، رفتارها و افکار شماست . این ها همان کارهای روزمره و خودکاری هستند که شما در برابر موقعیت های زندگیتان انجام می دهید و تصمیم می گیرید بر روی چه چیزی تمرکز نمایید.

این همان ارتباطی است که بین ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب وجود دارد.  اگر شما هم می خواهید از قدرت ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب استفاده کنید شش نکته ای که در ادامه بیان خواهیم کرد را به خاطر داشته باشید.

به همراه ضمیر ناخودآگاه تان کار کنید و علیه او نباشید

اگر بتوانید ضمیر ناخودآگاه تان را به عنوان یک دوست ببینید می توانید بیشترین استفاده را از آن ببرید. این ضمیر نقش مهمی در زندگی دارد و می تواند اطلاعات منحصر به فردی در برابر اتفاقات و رویدادهای زندگی فراهم آورد. پس زمانی که تکنیک های آموخته شده را بر زندگیتان اعمال می کنید سعی کنید با ضمیر ناخودآگاه تان مهربان باشید و آن را دوست خود ببینید.

ضمیرناخودآگاه و قانون جذب

آن را به رنج های بدنتان متصل کنید

تحقیقات انجام شده نشان می دهد یکی از اهداف اصلی ضمیر ناخودآگاه این است که مطمئن شود شما از لحاظ فیزیکی سالم هستید. این ضمیر به هر نحوی که شده تلاش می کند شما را از موقعیت های خطرناک دور سازد.  پس اگر رفتاری دارید که می خواهید به کمک ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب تغییر دهید ، سعی کنید به این ضمیر نشان دهید چگونه رفتار خاص تان به بدن ضربه می زند و آن را وارد مرحله خطر می سازد.

اگر به ضمیر ناخودآگاه تان بگویید رفتاری که می خواهید تغییر دهید به بدنتان آسیب وارد می کند دست به کار می شود و همه شرایط را برای تغییر آن فراهم می کند.

برای اینکار از جملات خاصی استفاده کنید و بارها آن را با خود تکرار نمایید به عنوان مثال با خودتان بگویید اگر نتوانم استرسی که برای موارد کم اهمیت دارم را ترک کنم قطعا سردرد بدی خواهم گرفت.

برای سلامت خود به دنبال ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب باشید

ضمیر خودآگاه شما قدرتی بر عملکردهای اصلی بدن همچون سیستم ایمنی ، ضربان قلب و غیره ندارد. این حوزه ها تحت تاثیر ضمیر ناخودآگاه و نیمه خودآگاه قرار دارند. برخی از متخصصان بر این باورند که چنین بخش هایی نه تنها بر روی نحوه عملکرد فعلی بدن تاثیر می گذارند بلکه می توانند شرایط بدن را در مواردی که همه چیز به درستی پیش نمی رود هم تعیین کنند.

پس به دنبال نشانه هایی از ضمیر ناخودآگاه خود باشید تا ببینید برای سلامت بهتر چه کاری باید انجام دهید. حالا باید از ضمیر خودآگاه تان استفاده کنید تا اطلاعاتی درباره ضمیر ناخودآگاه در اختیارتان قرار دهد. در این شرایط هم ضمیرناخودآگاه و قانون جذب به کمکتان می آید.

با ضمیر ناخودآگاه همانند یک کودک رفتار کنید

ضمیر ناخودآگاه شما همانند یک کودک 7 یا 8 ساله است. این ضمیر دوست دارد مفید باشد و به هر دستورالعمل واضحی پاسخ دهد و چیزی که شما بیان می کنید را اجرا کند. علاوه بر این ضمیر ناخودآگاه شما یک قطب اخلاقی دارد که بسیار شبیه کودکان است.

این قطب اخلاقی پیام های والدین را بسیار جدی می گیرد. به همین خاطر ممکن است به مواردی اعتقاد داشته باشد که شما به عنوان یک فرد بالغ رد می کنید. در چنین شرایطی باید به طور مستقیم بر روی این پیام ها کار کنید تا به ضمیر ناخودآگاه تان کمک کنید باور جدیدی بسازد.

درمان یا تراپی یکی از روش های دسترسی و تغییر باورهای قدیمی است اما شما می توانید از ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب که این اعتقادات محدود کننده را هدف قرار می دهد هم استفاده کنید.

برای شکل بخشیدن به پاسخ های ناخودآگاه ، احساسی را تحریک کنید

معمولا ضمیر ناخودآگاه از احساسات قوی برای جلب نظر شما استفاده می کند. به عنوان مثال شاید از هر چیزی که به طور اتفاقی رخ می دهد وحشت داشته باشید. در این شرایط ضمیر ناخودآگاهتان است که وارد عمل می شود و به شما می گوید برای زنده ماندن باید از چنین رویدادهایی واهمه داشته باشد. در واقع این یک احساس قوی نسبت به رویدادهای اتفاقی و ناگهانی است.

اگر ضمیر ناخودآگاه شما در چنین شرایطی دچار اشتباه می شود (مثلا به خاطر یک ترومای قدیمی ترسی را در شما ایجاد می کند که اصلا برای زنده ماندن نیازی به این ترس نیست) پس باید دست به کار شوید و احساسات مثبت را به صورت عمدی در خود تحریک کنید. اینکار باعث آموزش ضمیر ناخودآگاه تان می شود.

گوش دادن به موسیقی های مثبت باعث ایجاد چنین پاسخ های احساسی می شود و می تواند حس امنیت را در شما ایجاد کند. پس به کمک ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب می توانید چنین احساسات منفی را کنترل کنید.

ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب

از افکار منفی پرهیز کنید

با توجه به رویکردی که ضمیر ناخودآگاه نسبت به اطلاعات دارد ترجیح می دهد به جای کلمات از تصاویر استفاده کند. به همین خاطر اگر به هنگام برنامه ریزی از افکار منفی استفاده کنید تصاویرغیرکاربردی برایتان ایجاد می کند.

یاد بگیرید به جای افکار و کلمات منفی از کلمات مثبت استفاده کنید و مثبت بیندیشید. مثلا بگویید می خواهم کارم را به کمک این فایل ها به بهترین شکل ممکن ارائه دهم. در این شرایط است که ضمیر ناخودآگاه و قانون جذب به کمکتان می آید و می تواند نیت تان را درک کند.

خب همانطور که مشاهده کردید به کمک چند نکته ساده می توانید ضمیرناخودآگاه تان را تقویت کنید و مواردی که دوست دارید را جذب نمایید.

[ratings] امتیازتان به این مقاله را با دادن ستاره ثبت کنید. ستاره ها از راست به چپ می باشند و اولین ستاره سمت چپ امتیاز پنج ستاره است
3 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5/5 - (2 {امتیازها})