درمان افسردگی مزمن

افسردگی مزمن یکی از انواع افسردگی بوده و علائم آن، بیشتر شبیه افسردگی شدید و افسردگی دوره ای است. اما علایم اختلال در افسردگی مزمن، شدت زیادی ندارد و در حد رفتارهایی مانند خودکشی یا رفتارهای غیر عادی نیست. دوره ی بیماری افسردگی مزمن طولانی است. حداقل 2 سال به طول میی انجامد و ممکن است فرد سال ها گرفتار آن باشد. در این مقاله پس از بررسی افسردگی شدید و تفاوت علایم افسردگی مزمن با افسردگی شدید،به بررسی روش های درمان افسردگی مزمن خواهیم پرداخت.

افسردگی مزمن چیست؟

به افسردگی مزمن، اختلال افسردگی خویی نیز می گویند. علایمی شبیه به افسردگی شدید، دارد ولی شدت آن کمتر و مدت آن طولانی تر است. این افراد به گونه ای رفتار می کنند که باعث می شود هم خودشان از زندگی لذت نبرند و هم نتوانند به نحو مطلوبی به وظایف خود عمل کنند. در روابط خود با دیگران دچار مشکل میشوند البته نزدیکان این افراد چون به رفتار و افکار آن ها عادت کرده اند، رفتار آن ها را طبیعی و جزئی از خصوصیات اخلاقی فرد می دانند اما در حقیقیت می توان گفت مشکل این افراد وجود افسردگی مزمن است و چون خیلی شدید نبوده است، دیگران و خودشان، متوجه بیماری نشده اند.

چون علایم این اختلال از نظر سایر افراد، بیماری به حساب نمی آید، و خود فرد هم متوجه موضوع نیست نه خودش به پزشک مراجعه می کند و نه کسی ایشان را به این کار تشویق می کند. بنابرین اطرافیان وظیفه دارند بیماری را تشخیص دهند و بر ای درمان افسردگی مزمن بیمار را برای مراجعه به پزشک تشویق کنند.

شروع افسردگی مزمن معمولا از دوره ی جوانی است و در صورتی که درمان نشود تا پایان عمر می تواند تداوم داشته باشد. چون حود بیمار همیشه این حالات را احساس می کند و دیگران هم این علایم را به شخصیت او نسبت می دهند برای درمان اقدامی صورت نمی گیرد. در صورتی که با درمان مناسب می توان بیماری را درمان کرد.

درمان افسردگی مزمن

مشکلات افسردگی مزمن

با توجه به اینکه این بیماران سالیان متمادی با علایمی همچون بی حوصلگی ، کم تحرکی، کمبود انرژی و کندی مواجه بوده اند بازدهی کمتری نسبت به فرد سالم دارند و در روابط اجتماعی، خانوادگی، کار، پیشرفت شغلی و … پیشرفت چندانی ندارند. معمولا به همسر و فرندان توجه کافی ندارند. این افردا بی توجه اند و کارخودشان را انجام می دهند اما اغلب بی حوصله و غمگین هستند.بیشترین آسیب این بیماری علاوه بر خود فرد، متوجه همسر و فرزندان او است.این موارد از شایعترین مشکلات افسردگی مزمن است، بنابرین همسران این افراد وظیفه دارند با ملایمت، بیمار را برای مراجعه به پزشک ترغیب کنند تا هم بیمار را نجات دهند و هم خانواده با عوارض افسردگی او درگیر نباشد.

علت افسردگی مزمن

عواملی مانند توارث، اختلال غدد، زیاد بودن برخی واد شیمیایی در مغز، حوادث ناگوار و … در ایجاد افسردگی مزمن نقش دارند. بویژه نارضایتی های کودکی و زندگی ناخوشایند تاثیر زیادی در ایجاد این اختلال دارند. افسردگی مزمن ارتباط مستقیمی با شرایط زندگی فرد دارد یعنی افرادی که در زندگی سابقه ی فشارهای روانی طولانی مدت یا سابقه ی سوء مصرف مواد و الکل دارند، بیشتر در معرض افسردگی مزمن هستند این افراد برای تسکین افسردگی خود به مصرف مواد مخذر و الکل روی می آورند.

یکی از ابزارهای فوق العاده برای درمان افسردگی به شکلی کاملا درونی و طبیعی استفاده از قدرت ناخودآگاه برای بهبود وضعیت روانی است . برای این منظور سابلیمیران به عنوان مرجع فایل های پیام های پنهان سابلیمینال فوق العاده ای را در این زمینه تولید کرده که بسیار کمک حال این عزیزان خواهد بود :

سابلیمینال درمان افسردگی ، فایل تاثیرگذار بر ضمیر ناخودآگاه |

همچنین می توانید برای مشاهده دیگر آلبوم های درمانی ذهنی وبسایت سابلیمیران از طریق منو سایت اقدام کنید .

سابلیمینال رفع استرس هم در این مورد کمک حال شما خواهد بود.

درمان افسردگی مزمن

همچنین این اختلال جنبه ی ارثی هم دارد لذا لازم است فرزندان این افراد از نظر وجود علایم افسردگی بررسی شوند تا قبل از مزمن شدن، اقدامات لازم انجام شود.

همچنین کم کاری تیروئید می تواند باعث ایجاد این اختلال شود بنابرین انجام آزمایش تیروئید برای تشخیص و درمان افسردگی مزمن لازم است.

چه کسانی دچار افسردگی مزمن می شوند

از هر 20 نفر یک نفر این اختلال را دارد. افسردگی مزمن در زنان و مردان به طور مساوی شایع است و افرادی که مجرد هستند نسبت به متاهلین بیشتر دچار این بماری می شوند. در سنین پایین و افرادی که درآمد پایینی دارند شایع تر است. افرادی که بیماری های اعصاب و روان دارند به افسردگی مزمن هم دچار هستند.این اختلال در افرادی که در دوران کودکی محیط شادی نداشته  یا سابقه ی خانوادگی افسردگی دارند، شایع تر است.

تحقیقات نشان داده در جوامعی که از مشکلات اقتصادی زیادی رنج می برند یا امکانات تفریحی مناسب برای کودکان و جوانان ندارند، انتظار می رود افسردگی مزمن در این گونه جوامع بیشتر دیده شود و این امر منجر به رشد کند اقتصاد، صنعت و … آن جوامع خواهد شد.

مهمترین درمان چیست؟

درمان افسردگی مزمن بیشتر با روان درمانی و دارو درمانی انجام می گیرد. ترکیب این دو روش معمولا نتیجه ی بهتری را دارد. بیماران باید در جلسات مشاوره و روان درمانی شرکت کنند و از داروهای مناسب جهت درمان، حداقل به مدت 6 ماه استفاده کنند. گاهاً ممکن است زمان درمان بسیار طولانی شود. داروهای استفاده شده در درمان افسردگی مزمن عوارض ناچیزی دارند و اعتیاد کننده محسوب نمی شوند و بسیار تاثیرگذار هستند.

این بیماران نیاز به بستری ندارند چون علایم بیماری آنقدر شدید نیست و بصورت سرپایی تحت درمان قرار می گیرند در برخی موارد بحرانی که شخص قادر به مراقبت از خود و اداره ی امور شخص اش نیست، می توان او را بستری کرد.

همچنین در درمان افسردگی مزمن از الکتروشوک اسفاده نمی شود و در نهایت انتخاب روش درمان باید براساس نظر پرشک معالج باشد.

5/5 - (1 {امتیازها})

در قسمت دیدگاه ها در پایین همین صفحه نظرات ، تجربیات و پیشنهادات خود را با ما و دیگر خوانندگان جدیدی که هر روز این مقاله را مطالعه می کنند در میان بگذارید. می توانید در قسمت دیدگاه ها از دیگران در مورد مسئله خود هم سوال کنید و همچنین می توانید پاسخ دیگر نظر دهندگان را هم بدهید و با آن ها گفتگو کنید ، مطمئن باشید از اینکه به شما کمک کنند خوشحال خواهند شد.منتظر حضور گرمتان در قسمت دیدگاه ها یا همان نظرات این صفحه هستیم.

2 پاسخ
  1. امید گفته:

    من از کودکی شخصیت تحریک پذیری داشتم اختلال خواب از سن ۱۴ سالگی به سراغم اومد برای بیدار شدن و رفتن مدرسه باید هر روز با خودم میجنگیدم سال ۷۷ در رشته مکانیک قبول شدم ولی افسردگی شدیدتر شد هر ترم حذف میکردم از اونجا شروع به مصرف الکل شدید کردم تا اینکه دچار حملات پنیک شدید شدم فکر میکردم مشکل فیزیکی دارم ولی با کلی معاینه دکتر داویدیان (مرحوم) تشخیص افسردگی میجر داد از دانشگاه انصراف دادم واقعا بعضی ترمها بعضی درس ها رو خیلی دوست داشتم ولی تو ۴ سال ۶۲ واحد گذروندم بعد از مدتی درمان حدود ۷ ماه وارد بازار کار آزاد شدم ۹ سال به زور خودم رو کشوندم با مخدر تریاک و بعد متادون ولی بازم گاهی نمیشد برم بیرون از خونه خلاصه امروز سی و نه ساله هستم ۴سال پیش برگشتم دانشگاه بعلت فوت مادر باز سه ترم خونه نشین شدم دوباره رفتم دکتر داروهام رو اضافه کرد من کج دار و مریض دانشگاه میرم احتمالا ترم اخرمه این ترم ولی بدتر شدم از خونه بیرون نمیرم داروها و متادون زیاد میخورم ولی خیلی به رشته ام علاقه دارم فقط تو تنهایی و دانشگاه نرفتن نمیتونم پیشرفت کنم خلاصه خیلی کلافه و خسته ام از مبارزه از قضاوت مردم خسته ام ، ده سال اعتیاد به متادون پانزده سال داروهای ضد افسردگی و کلونازپام لابد میپرسید چطوری زنده موندم والا خودمم نمیدونم ولی یه چیزی حیفه واقعا برشته ام علاقه دارم مخصوصا در دروس خاصی ولی چون کم میرم دانشگاه ارتباطم با محیط علمی کمه

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *